آیا جنگ گزینه "آخر" بود؟
نگاهی به برخی عوامل و دلایل نشان می دهد که آمریکا گزینه های بسیار راحت تر و آسان تری برای مقابله با این گروه تروریستی تکفیری دارد که با استفاده از آنها علاوه بر از بین این گروه، کمترین آسیب های جانی و خسارت های مادی و هزینه ها را در این راه متحمل خواهد شد.
گروه بینالملل لوکسترین ها از مشرق - بی شک این روزها مهمترین و جنجالی ترین خبری که عرصه بین المللی و افکار عمومی جهان را درگیر خود کرده، تشکیل ائتلافی بین المللی برای مبارزه با گروه تروریستی تکفیری «داعش» در عراق و سوریه آن هم به رهبری آمریکاست که دست داشتن واشنگتن در شکل گیری آن و سپس حمایت مالی و نظامی و تبلیغاتی و سیاسی از این گروه تروریستی تکفیری بر هیچ کس پوشیده نیست.
مطلب ذیل تلاش ندارد تا به اثبات شکل گیری «داعش» به دست آمریکا، غرب و شیوخ عرب خلیج فارس و هم چنین برخی از کشورهای منطقه مانند ترکیه بپردازد، بلکه قصد دارد به این سوال پاسخ دهد، حال که آمریکا مدعی مبارزه با این گروه و از بین بردن آن شده و در این راه ائتلافی بین المللی متشکل از چندین کشور تشکیل داده، «آیا گزینه ای غیر از جنگ و اقدام نظامی» برای مقابله با داعش و از بین بردن آن پیش رو ندارد؟
نگاهی به برخی عوامل و دلایل نشان می دهد که آمریکا گزینه های بسیار راحت تر و آسان تری برای مقابله با این گروه تروریستی تکفیری دارد که با استفاده از آنها علاوه بر از بین این گروه، کمترین آسیب های جانی و خسارت های مادی و هزینه ها را در این راه متحمل خواهد شد. در ادامه به مهمترین این عوامل اشاره خواهد شد.
قطع خرید نفت و گاز مسروقه داعش
یکی از مهمترین وجوه تمایز گروه تروریستی تکفیری داعش با دیگر گروه های تروریستی که نه تنها در عرصه منطقه که در عرصه بین المللی پای به عرصه گذاشتند، استقلال مالی این گروه است.
در حالی که گروههای تروریستی دیگر مانند «جبهه النصره»، «جیش الاسلام»، «جبهه اسلامی»، «ارتش آزاد» و صدها گروه تروریستی دیگر فعال در سوریه و عراق به نحوی از لحاظ مالی که مهمترین بُعد ادامه بقای یک گروه مسلح تروریستی شمرده میشود، به نحوی وابسته به طرفهای داخلی یا خارجی مانند معارضان سوری یا عربستان سعودی یا قطر یا کشورهای غربی و آمریکا هستند، «داعش» تنها گروه تروریستی به شمار میآید که از بعد مالی گروهی خودکفا و مستقل است و مهمترین دلیل این خودکفایی را باید در تسلط آن بر چاههای نفت مناطق شرقی سوریه و مناطق غربی و شمالی عراق و بهره برداری از آنها و فروش نفت و گاز این چاهها ملاحظه کرد، به گونهای که با وجود فروش این منابع انرژی به بهایی بسیار پایینتر از قیمت جهانی آن (بشکهای 12 دلار در مقایسه با قیمت جهانی این فرآورده که به طور میانگین معادل 105 دلار است) باز توانسته منابع درآمدی کلان، مطمئن و مستقلی برای خود ایجاد کند که آن را از حامیان مالیش مانند قطر و عربستان و آمریکا بینیاز کند.
این توضیحات به این جهت داده شد، تا تاکید شود، اگر آمریکای مدعی مبارزه با داعش واقعا در نیت خود صادق بود، به جای اندیشیدن به اقدام نظامی و تشکیل ائتلافی برای آن و تدارک دیدن برای این اقدام تنها کافی است منابع خرید و فروش نفت داعش را خشک کند.
ترکیه از جمله کشورهایی است که خریدار این نفت و بازاریاب آن در کشورهای اروپایی است و برکسی پوشیده نیست که آنکارا تا چه اندازه تابع و فرمانبر ناتو و غرب و آمریکاست. سوال این است که آیا آمریکا در این امر نمی تواند، بر آنکارا فشار بیاورد و خواهان عدم خرید نفت داعش شود. چرا کشورهای مدعی مبارزه با داعش مهم ترین خریدار نفت این گروه تروریستی تکفیری هستند، آیا با عدم خرید نفت داعش حتی اگر ترکیه تن به خواسته آمریکا ندهد و به خرید نفت داعش ادامه دهد، ترکیه را با بحران مواجه نخواهند کرد،آیا با عدم خرید نفت داعش منابع مالی این گروه خشک نمی شود و این گروه تضعیف نخواهد شد، تا حتی اگر نیاز به اقدام نظامی علیه آن باشد، این اقدام گسترده و وسیع و هزینه بر نباشد.
بستن راه های امدادرسانی و انتقال نیروی انسانی
کشورهای هم جوار عراق و سوریه به عنوان مهمترین کانون های فعالیت گروه تروریستی تکفیری داعش، مانند ترکیه و اردن مهمترین کانونهای نقل و انتقال نیروی انسانی و ارسال کمک های امدادی و نظامی و تسلیحاتی برای گروه تکفیری داعش در کشورهای عراق و سوریه شمرده می شوند، به گونه ای که حملات اخیر داعش به شهر «عین العرب» در ریف شمالی حلب که کُردهای سوریه از آن تحت عنوان «کوبانی» نام می برند، با هدف تصرف آن، با تکیه بر کمک های دولت ترکیه صورت می گیرد. به گونه ای که منابع محلی تاکید می کنند که ترکیه پیش از آغاز حملات داعش علیه شهر عین العرب اقدام به دایر کردن بیمارستان های میدانی در آن سوی مرزها و در خاک خود کرده تا پذیرای مجروحان این گروه تروریستی طی حملاتی باشد که علیه کُردها برای تصرف این شهر انجام می دهند.
نمونه ملموس تر این حمایت ها را می توان در حمله گروه های تروریستی تکفیری از جمله گروه های چچنی در حمله به ریف لاذقیه در شمال غربی سوریه طی ماه مارس گذشته است که دخالت ترکیه در این امر و قرار دادن مرزهایش برای تردد تروریست ها و نقل و انتقال تجهیزات و تسلیحات نظامی مورد نیازشان بر کسی پوشیده نیست.
سوال این است که آیا واداشتن ترکیه به بستن مرزهایش به روی عناصر تروریستی و ممانعت از استفاده از مرزهایش برای نقل و انتقال تجهیزات و تسلیحات نظامی این گروه ها و از جمله داعش نمی تواند، این گروه تروریستی تکفیری و دیگر گروه های مشابه آن را در تنگنا و فشار قرار دهد و با قطع این کمک ها و این راه های ارتباطی و امداد و کمک رسانی موجب تضعیف آنها شود؟ آیا غیر از این است که آمریکا و غرب به ارسال این کمک ها و تردد عناصر تروریستی از مرزهای ترکیه رضایت دارند؟
اطلاع از مراکز تجمع و مخفیگاه های داعش
همانگونه که در ابتدای مطلب گفته شد، گروه تروریستی داعش و هم چنین دیگر گروه های تروریستی فعال در عراق و سوریه به طور خاص و سراسر منطقه دست پرورده آمریکا و غرب و کشورهایی مانند عربستان سعودی و قطر و ترکیه هستند، سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا ممکن است، طرف هایی که گروهی را تشکیل می دهند، از برنامه ها و نقشه های آن یا مراکز تجمع و استقرار آن بی اطلاع باشند؟
اطلاع از مراکز تجمع و استقرار و برنامه های آتی یک گروه مسلح تروریستی مانند داعش هدف گیری آن را بسیار آسان می کند و میزان خطا در این حملات را به پایین ترین حد ممکن می رساند.در چنین شرایطی آیا واقعا نیازی به تشکیل ائتلافی بین المللی عریض و طویلی متشکل از ده ها کشور برای مقابله با گروه تروریستی تکفیری داعش وجود دارد؟ ائتلافی که مهمترین و بزرگ ترین اعضای تشکیل دهنده آن را همان کشورهایی تشکیل می دهند که به وجود آورنده این گروه تکفیری و مهمترین حامی مالی و نظامی آن بوده اند.
عدم جدیت در مقابله با تروریسم
«عدم جدیت» در مقابله با تروریسم مهمترین ویژگی ائتلاف بین المللی است که توسط آمریکا تشکیل شده است. آمریکا در حالی ندای مبارزه با گروه تروریستی تکفیری داعش را سر داد و پس از آن هواپیماهای بدون سرنشین خود را با هدف مبارزه با این گروه در آسمان عراق به پرواز درآورد که تاکنون این حملات نتیجه قابل ملاحظه ای نداشته اند یا هرگز شنیده نشده که این هواپیماها در حملات خود فلان سرکرده داعش را هدف قرار داده و به هلاکت رسانده اند.
سوال این است که چگونه دستگاه های اطلاعاتی و جاسوسی غرب و سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا پس از بریده شدن سر خبرنگار آمریکایی ظرف 24 ساعت تمام مشخصات و بیوگرافی و فعالیت های این عامل قتل را استخراج کرد و در اختیار رسانه ها قرار داد، در حالی که از یافتن نام و نشان و محل تمرکز و تجمع و استقرار سرکردگان آنها ناتوان و عاجز است؟ آیا می توان چنین تناقض و تعارضی را پذیرفت؟
تحریم کشورهای حامی داعش و گروه های تروریستی
آمریکا و غرب سال هاست به اتهامات واهی ایران را به حمایت از تروریسم متهم می کنند و یا نظام سوریه را به اتهام دفاع از خود و مردمش در برابرگروه های تروریستی متهم و سپس اقدام به تحریم این دو کشور کرده و شورای امنیت سازمان ملل را واداشته اند تا قطعنامه هایی علیه تهران و دمشق صادر کند، در چنین شرایطی آیا برای کشوری چون آمریکا یا فرانسه یا انگلیس بسیار سخت است که کشورهای حامی تروریسم را تحریم کنند یا شورای امنیت را وادار به صدور قطعنامه هایی علیه کشورهای حامی تروریسم از جمله داعش کند؟
آیا تحریم داعش و یا تحریم کشورهای حامی آن و ارائه دهنده کمک های مالی و نظامی به آن موجب تضعیف داعش و تروریسم در منطقه نخواهد شد؟ آیا عدم دست زدن به چنین اقدامی را نباید همراهی با داعش و حامیان آن دانست و تشکیل ائتلافی بین المللی برای مبارزه با آن را دروغی بیش ندانست؟
مبارزه تبلیغاتی، روانی و رسانه ای
یکی از مهم ترین و کم هزینه ترین راههای مبارزه با داعش و دیگر گروه های تروریستی در منطقه استفاده از جنگ رسانه ای و تبلیغاتی و روانی است، آن هم در قرن بیست و یک که ارتباطات و رسانه ها از جمله اینترنت و صفحات و پایگاه های اینترنتی در آن حرف اول را می زنند و استفاد از جنگ افزارها به امری سنتی و قدیمی تبدیل شده است.
در این شرایط سوال این است که آمریکا بهتر آن نبود که به جای تشکیل ائتلافی بین المللی برای مقابله با داعش تنها به جنگ رسانه ای، روانی و تبلیغاتی با این گروه دست می زد؟ آیا غرب و کشورهای حامی داعش در منطقه به جای تشکیل ائتلافی برای مبارزه با داعش سایتهای تبلیغاتی و جذب نیروی این گروه را مسدود می کردند؟ آیا چنین اقدامی کم هزینه تر و سودمند تر از تشکیل این ائتلاف نبود؟ آیا داعش به این طریق تضعیف نمی شد تا غلبه بر آن بیش از پیش تسهیل شود؟ چرا آمریکا و غرب صفحات فیس بوک و توئیتر مقاومت اسلامی در لبنان و «حزب الله» را مسدود می کند تا دسترسی کاربرانش به آن را با دشواری مواجه و یا غیر ممکن کند، اما در قبال داعش چنین راهبردی پیش نمی گیرد؟
عدم کمک به دولت عراق و اجرای توافقنامه امنیتی
اگر آنگونه که آمریکا در ادعای خود مبنی بر مبارزه با گروه تروریستی تکفیری داعش و تروریسم در منطقه صادق است، چرا توافقنامه امنیتی خود با عراق را هنگام آغاز حملات داعش به استان نینوا و تصرف شهر موصل و ادامه حملات این گروه تروریستی تکفیری به دیگر مناطق عراق که با ارتکاب کشتارها و جنایات بی شمار و تکان دهنده همراه بود، به اجرا نگذاشت و عراق مجبور شد، برای تامین نیازهای نظامی و تسلیحاتی خود رو به مسکو آورد؟ مگر این کمک ها و یا اجرای بندهای توافقنامه امنیتی بغداد واشنگتن نمی توانست در مبارزه با داعش و مقابله با حملات آن و نفوذش به مناطق و شهرهای عراق و ممانعت از ارتکاب قتل عام ها و کشتارها فجیع علیه اهالی این مناطق از جمله اقلیت های عراق سهیم باشد؟
چرا وقتی آمریکاییها قول تربیت 50خلبان را به عراق دادند تنها دو خلبان را تربیت کردند؛ و یا اینکه چرا به جای به راهانداختن جنگ با هزینههای زیاد به تعهداتشان در برابر تحویل جنگندههایF16 کوتاهی کردند؟
نتیجه گیری
بی شک راههای بسیار دیگری وجود دارد که با کمترین هزینه و آسان ترین راه می تواند، به مقابله با گروه تروریستی تکفیری داعش بپردازد و همین چند مورد که در سطور بالا به آنها اشاره شد، کافی است تا اهداف و نیات واقعی آمریکا و هم پیمانان غربی و منطقه ایش از تشکیل این ائتلاف بین المللی و لشکر کشی مجدد به منطقه را ثابت کند، اهداف و نیاتی که بر هیچ کس پوشیده نیست و رسانه ها به طور کامل به آن پرداخته و درباره آن شفاف سازی کرده اند و اشاره به آنها در اینجا تنها موجب اطاله کلام خواهد شد.
مطلب ذیل تلاش ندارد تا به اثبات شکل گیری «داعش» به دست آمریکا، غرب و شیوخ عرب خلیج فارس و هم چنین برخی از کشورهای منطقه مانند ترکیه بپردازد، بلکه قصد دارد به این سوال پاسخ دهد، حال که آمریکا مدعی مبارزه با این گروه و از بین بردن آن شده و در این راه ائتلافی بین المللی متشکل از چندین کشور تشکیل داده، «آیا گزینه ای غیر از جنگ و اقدام نظامی» برای مقابله با داعش و از بین بردن آن پیش رو ندارد؟
نگاهی به برخی عوامل و دلایل نشان می دهد که آمریکا گزینه های بسیار راحت تر و آسان تری برای مقابله با این گروه تروریستی تکفیری دارد که با استفاده از آنها علاوه بر از بین این گروه، کمترین آسیب های جانی و خسارت های مادی و هزینه ها را در این راه متحمل خواهد شد. در ادامه به مهمترین این عوامل اشاره خواهد شد.
یکی از مهمترین وجوه تمایز گروه تروریستی تکفیری داعش با دیگر گروه های تروریستی که نه تنها در عرصه منطقه که در عرصه بین المللی پای به عرصه گذاشتند، استقلال مالی این گروه است.
در حالی که گروههای تروریستی دیگر مانند «جبهه النصره»، «جیش الاسلام»، «جبهه اسلامی»، «ارتش آزاد» و صدها گروه تروریستی دیگر فعال در سوریه و عراق به نحوی از لحاظ مالی که مهمترین بُعد ادامه بقای یک گروه مسلح تروریستی شمرده میشود، به نحوی وابسته به طرفهای داخلی یا خارجی مانند معارضان سوری یا عربستان سعودی یا قطر یا کشورهای غربی و آمریکا هستند، «داعش» تنها گروه تروریستی به شمار میآید که از بعد مالی گروهی خودکفا و مستقل است و مهمترین دلیل این خودکفایی را باید در تسلط آن بر چاههای نفت مناطق شرقی سوریه و مناطق غربی و شمالی عراق و بهره برداری از آنها و فروش نفت و گاز این چاهها ملاحظه کرد، به گونهای که با وجود فروش این منابع انرژی به بهایی بسیار پایینتر از قیمت جهانی آن (بشکهای 12 دلار در مقایسه با قیمت جهانی این فرآورده که به طور میانگین معادل 105 دلار است) باز توانسته منابع درآمدی کلان، مطمئن و مستقلی برای خود ایجاد کند که آن را از حامیان مالیش مانند قطر و عربستان و آمریکا بینیاز کند.
این توضیحات به این جهت داده شد، تا تاکید شود، اگر آمریکای مدعی مبارزه با داعش واقعا در نیت خود صادق بود، به جای اندیشیدن به اقدام نظامی و تشکیل ائتلافی برای آن و تدارک دیدن برای این اقدام تنها کافی است منابع خرید و فروش نفت داعش را خشک کند.
ترکیه از جمله کشورهایی است که خریدار این نفت و بازاریاب آن در کشورهای اروپایی است و برکسی پوشیده نیست که آنکارا تا چه اندازه تابع و فرمانبر ناتو و غرب و آمریکاست. سوال این است که آیا آمریکا در این امر نمی تواند، بر آنکارا فشار بیاورد و خواهان عدم خرید نفت داعش شود. چرا کشورهای مدعی مبارزه با داعش مهم ترین خریدار نفت این گروه تروریستی تکفیری هستند، آیا با عدم خرید نفت داعش حتی اگر ترکیه تن به خواسته آمریکا ندهد و به خرید نفت داعش ادامه دهد، ترکیه را با بحران مواجه نخواهند کرد،آیا با عدم خرید نفت داعش منابع مالی این گروه خشک نمی شود و این گروه تضعیف نخواهد شد، تا حتی اگر نیاز به اقدام نظامی علیه آن باشد، این اقدام گسترده و وسیع و هزینه بر نباشد.
کشورهای هم جوار عراق و سوریه به عنوان مهمترین کانون های فعالیت گروه تروریستی تکفیری داعش، مانند ترکیه و اردن مهمترین کانونهای نقل و انتقال نیروی انسانی و ارسال کمک های امدادی و نظامی و تسلیحاتی برای گروه تکفیری داعش در کشورهای عراق و سوریه شمرده می شوند، به گونه ای که حملات اخیر داعش به شهر «عین العرب» در ریف شمالی حلب که کُردهای سوریه از آن تحت عنوان «کوبانی» نام می برند، با هدف تصرف آن، با تکیه بر کمک های دولت ترکیه صورت می گیرد. به گونه ای که منابع محلی تاکید می کنند که ترکیه پیش از آغاز حملات داعش علیه شهر عین العرب اقدام به دایر کردن بیمارستان های میدانی در آن سوی مرزها و در خاک خود کرده تا پذیرای مجروحان این گروه تروریستی طی حملاتی باشد که علیه کُردها برای تصرف این شهر انجام می دهند.
نمونه ملموس تر این حمایت ها را می توان در حمله گروه های تروریستی تکفیری از جمله گروه های چچنی در حمله به ریف لاذقیه در شمال غربی سوریه طی ماه مارس گذشته است که دخالت ترکیه در این امر و قرار دادن مرزهایش برای تردد تروریست ها و نقل و انتقال تجهیزات و تسلیحات نظامی مورد نیازشان بر کسی پوشیده نیست.
سوال این است که آیا واداشتن ترکیه به بستن مرزهایش به روی عناصر تروریستی و ممانعت از استفاده از مرزهایش برای نقل و انتقال تجهیزات و تسلیحات نظامی این گروه ها و از جمله داعش نمی تواند، این گروه تروریستی تکفیری و دیگر گروه های مشابه آن را در تنگنا و فشار قرار دهد و با قطع این کمک ها و این راه های ارتباطی و امداد و کمک رسانی موجب تضعیف آنها شود؟ آیا غیر از این است که آمریکا و غرب به ارسال این کمک ها و تردد عناصر تروریستی از مرزهای ترکیه رضایت دارند؟
همانگونه که در ابتدای مطلب گفته شد، گروه تروریستی داعش و هم چنین دیگر گروه های تروریستی فعال در عراق و سوریه به طور خاص و سراسر منطقه دست پرورده آمریکا و غرب و کشورهایی مانند عربستان سعودی و قطر و ترکیه هستند، سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا ممکن است، طرف هایی که گروهی را تشکیل می دهند، از برنامه ها و نقشه های آن یا مراکز تجمع و استقرار آن بی اطلاع باشند؟
اطلاع از مراکز تجمع و استقرار و برنامه های آتی یک گروه مسلح تروریستی مانند داعش هدف گیری آن را بسیار آسان می کند و میزان خطا در این حملات را به پایین ترین حد ممکن می رساند.در چنین شرایطی آیا واقعا نیازی به تشکیل ائتلافی بین المللی عریض و طویلی متشکل از ده ها کشور برای مقابله با گروه تروریستی تکفیری داعش وجود دارد؟ ائتلافی که مهمترین و بزرگ ترین اعضای تشکیل دهنده آن را همان کشورهایی تشکیل می دهند که به وجود آورنده این گروه تکفیری و مهمترین حامی مالی و نظامی آن بوده اند.
«عدم جدیت» در مقابله با تروریسم مهمترین ویژگی ائتلاف بین المللی است که توسط آمریکا تشکیل شده است. آمریکا در حالی ندای مبارزه با گروه تروریستی تکفیری داعش را سر داد و پس از آن هواپیماهای بدون سرنشین خود را با هدف مبارزه با این گروه در آسمان عراق به پرواز درآورد که تاکنون این حملات نتیجه قابل ملاحظه ای نداشته اند یا هرگز شنیده نشده که این هواپیماها در حملات خود فلان سرکرده داعش را هدف قرار داده و به هلاکت رسانده اند.
سوال این است که چگونه دستگاه های اطلاعاتی و جاسوسی غرب و سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا پس از بریده شدن سر خبرنگار آمریکایی ظرف 24 ساعت تمام مشخصات و بیوگرافی و فعالیت های این عامل قتل را استخراج کرد و در اختیار رسانه ها قرار داد، در حالی که از یافتن نام و نشان و محل تمرکز و تجمع و استقرار سرکردگان آنها ناتوان و عاجز است؟ آیا می توان چنین تناقض و تعارضی را پذیرفت؟
آمریکا و غرب سال هاست به اتهامات واهی ایران را به حمایت از تروریسم متهم می کنند و یا نظام سوریه را به اتهام دفاع از خود و مردمش در برابرگروه های تروریستی متهم و سپس اقدام به تحریم این دو کشور کرده و شورای امنیت سازمان ملل را واداشته اند تا قطعنامه هایی علیه تهران و دمشق صادر کند، در چنین شرایطی آیا برای کشوری چون آمریکا یا فرانسه یا انگلیس بسیار سخت است که کشورهای حامی تروریسم را تحریم کنند یا شورای امنیت را وادار به صدور قطعنامه هایی علیه کشورهای حامی تروریسم از جمله داعش کند؟
آیا تحریم داعش و یا تحریم کشورهای حامی آن و ارائه دهنده کمک های مالی و نظامی به آن موجب تضعیف داعش و تروریسم در منطقه نخواهد شد؟ آیا عدم دست زدن به چنین اقدامی را نباید همراهی با داعش و حامیان آن دانست و تشکیل ائتلافی بین المللی برای مبارزه با آن را دروغی بیش ندانست؟
یکی از مهم ترین و کم هزینه ترین راههای مبارزه با داعش و دیگر گروه های تروریستی در منطقه استفاده از جنگ رسانه ای و تبلیغاتی و روانی است، آن هم در قرن بیست و یک که ارتباطات و رسانه ها از جمله اینترنت و صفحات و پایگاه های اینترنتی در آن حرف اول را می زنند و استفاد از جنگ افزارها به امری سنتی و قدیمی تبدیل شده است.
در این شرایط سوال این است که آمریکا بهتر آن نبود که به جای تشکیل ائتلافی بین المللی برای مقابله با داعش تنها به جنگ رسانه ای، روانی و تبلیغاتی با این گروه دست می زد؟ آیا غرب و کشورهای حامی داعش در منطقه به جای تشکیل ائتلافی برای مبارزه با داعش سایتهای تبلیغاتی و جذب نیروی این گروه را مسدود می کردند؟ آیا چنین اقدامی کم هزینه تر و سودمند تر از تشکیل این ائتلاف نبود؟ آیا داعش به این طریق تضعیف نمی شد تا غلبه بر آن بیش از پیش تسهیل شود؟ چرا آمریکا و غرب صفحات فیس بوک و توئیتر مقاومت اسلامی در لبنان و «حزب الله» را مسدود می کند تا دسترسی کاربرانش به آن را با دشواری مواجه و یا غیر ممکن کند، اما در قبال داعش چنین راهبردی پیش نمی گیرد؟
اگر آنگونه که آمریکا در ادعای خود مبنی بر مبارزه با گروه تروریستی تکفیری داعش و تروریسم در منطقه صادق است، چرا توافقنامه امنیتی خود با عراق را هنگام آغاز حملات داعش به استان نینوا و تصرف شهر موصل و ادامه حملات این گروه تروریستی تکفیری به دیگر مناطق عراق که با ارتکاب کشتارها و جنایات بی شمار و تکان دهنده همراه بود، به اجرا نگذاشت و عراق مجبور شد، برای تامین نیازهای نظامی و تسلیحاتی خود رو به مسکو آورد؟ مگر این کمک ها و یا اجرای بندهای توافقنامه امنیتی بغداد واشنگتن نمی توانست در مبارزه با داعش و مقابله با حملات آن و نفوذش به مناطق و شهرهای عراق و ممانعت از ارتکاب قتل عام ها و کشتارها فجیع علیه اهالی این مناطق از جمله اقلیت های عراق سهیم باشد؟
چرا وقتی آمریکاییها قول تربیت 50خلبان را به عراق دادند تنها دو خلبان را تربیت کردند؛ و یا اینکه چرا به جای به راهانداختن جنگ با هزینههای زیاد به تعهداتشان در برابر تحویل جنگندههایF16 کوتاهی کردند؟
بی شک راههای بسیار دیگری وجود دارد که با کمترین هزینه و آسان ترین راه می تواند، به مقابله با گروه تروریستی تکفیری داعش بپردازد و همین چند مورد که در سطور بالا به آنها اشاره شد، کافی است تا اهداف و نیات واقعی آمریکا و هم پیمانان غربی و منطقه ایش از تشکیل این ائتلاف بین المللی و لشکر کشی مجدد به منطقه را ثابت کند، اهداف و نیاتی که بر هیچ کس پوشیده نیست و رسانه ها به طور کامل به آن پرداخته و درباره آن شفاف سازی کرده اند و اشاره به آنها در اینجا تنها موجب اطاله کلام خواهد شد.
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:جنگ,مبارزه,داعش,مشرق,آمریکا,حمله,اوباما,نفت,تحریم ,ترکیه,کرد,ابوبکر البغدادی,لوکسترین ها,خلیج فارس, توسط محمد رضا رحمانی - بیرجند